-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:12203 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

آيا امر به معروف فردي را كه تا اندازهاي احكام شرعي را رعايت ميكند ميتوان پذيرفت؟ تجربههاي اشخاص دربارة معروف و منكر، تا چه اندازه در قبول امر و نهي آنان اعتبار دارد؟

امور شرعي يا به اصول دين مربوط است كه انسان خود بايد به آنها يقين و اعتقاد پيدا كند و نميتواند فقط به گفتة كسي كه مورد اعتماد اوست اكتفا نمايد، و يا دربارة فروع دين است كه در اين زمينه، سخن هيچ كس جز مجتهد جامع الشرايط معتبر نيست و در اين مورد فقط بايد سخن آنان را پذيرفت و به آن عمل كرد و گفتههاي اشخاص ديگر، هرچند هم مورد اعتماد و پايبند به احكام شرعي باشند، اعتبار ندارد، مگر آن كه مطلبي را از مجتهد يا توضيح المسائل او نقل كند كه در اين صورت اگر مورد اطمينان و اهل مسئله باشد، مانعي ندارد.

اما دربارة امر به معروف و نهي از منكر بايد گفت:

1. در امر به معروف و نهي از منكر شرط نيست كه امر كننده، خود به آن چه امر ميكند عمل كند و يا خود مرتكب چيزي كه از آن نهي ميكند، نشده باشد; البته خداوند اين گونه اشخاص را ـ كه ديگران را امر و نهي كرده، خود را فراموش ميكنند ـ مذمّت ميكند و ميفرمايد: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُم;(بقره،44) آيا مردم را به نيكي دعوت ميكنيد، اما خودتان را فراموش ميكنيد؟

ولي در عين حال، اين آية شريف نميخواهد بفرمايد كه چنين كسي نبايد امر به معروف كند و يا در امر به معروف شرط است كه خود امر كننده به آن عمل كند، بلكه به خودخواهي و خودپرستي اين گونه افراد اشاره دارد كه توقع دارند مردم خوب باشند، در حالي كه خود هر چه ميخواهند انجام ميدهند.

2. امر به معروف و نهي از منكر از مقولة پذيرش نيست; يعني آن چه لازم است اين است كه شخصي كه معروف را ترك كرده، آن را انجام دهد و شخصي كه منكر را انجام ميدهد آن را ترك كند; بله! البته گاهي كاري را ترك كردهايم و شخصي به ما امر ميكند كه آن كار را انجام دهيم، ولي در واقع ما نميدانيم كه آن كار معروف است يا منكر; در اين صورت، اگر شخصي هم كه ما را به انجام آن امر ميكند، خود مسئله را نداند و معروف و منكر را تشخيص ندهد، لازم نيست به سخن وي توجّه كنيم; براي مثال، اگر شخصي كه آگاه به مسئله است، به ما بگويد فلان معاملهاي كه انجام ميدهي رباخواري است و بايد آن را ترك كني، در اين جا هر چند من از مسئله اطلاع ندارم، ولي بايد از شخصي كه از مسئله اطلاع دارد، قبول كنم، امّا اگر در همين مورد شخصي كه نهي ميكند، خود، ربا را از غير ربا تشخيص نميدهد، واجب نيست كه سخن او را بپذيريم.

مسئلة ديگري كه باقي ميماند استفاده از تجارب ديگران در معروفها و منكرهاي ديني است; بايد توجه داشت كه اين مسئله بسيار اهميّت دارد، زيرا همة نتايج رعايت احكام شرعي و تقواي الهي در دنيا ظاهر نميشود تا انسان بتواند آنها را تجربه كند; براي مثال ممكن است شخصي سالها نماز بخواند، ولي در فقر و فلاكت و پريشاني زندگي كند و اگر در ظاهر از او بپرسند از اين همه نماز چه نتيجهاي گرفتهاي، جوابي براي گفتن نداشته باشد، زيرا نتيجة واقعي نماز در آخرت ظهور ميكند كه روز ظهور باطن انسانها و اعمال و سريرتهاست: يَوْمَ تُبْلَي السَّرَآغرُ ;(طارق،9) در آن روز كه اسرار نهان، آشكار ميشود. اين مطلب درست است كه نماز داراي آثار دنيوي هم هست، ولي به اين سادگي نميشود آثار مخصوصي را به نماز نسبت داد، زيرا شما هر اثري را كه بيان كنيد ممكن است مشابه آن را ـ هر چند ظاهري ـ در افراد بي نماز هم نشان دهند; البته در برخي موارد، نقل تجربههاي ديني، اثر مثبت دارد، ولي اعمال ديني همواره دو سويه هستند; يعني هم ميشود آثار بد و هم آثار خوب را به آنها نسبت داد; براي مثال، شخص با ايمان كه خمس مال خود را ميدهد، هيچ گاه فقر يا شكست در زندگي را به خمس يا زكات دادن نسبت نميدهد، بلكه به گناهان و يا مقدرات الهي منسوب ميكند، ولي شخصي كه ايمان چنداني ندارد، اگر يك بار خمس و يا صدقه بدهد و پس از آن، اُفت اقتصادي پيدا كند، آن را به خمس و صدقه نسبت ميدهد.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.